ویژه نامه روز چهارم ضیافت الهی
ویژه نامه روز چهارم ضیافت الهی
دعای روز چهارم
شيرينى ذكرت و به من ياد ده در اين ماه طرز بجا آوردن سپاسگزارى خود را به بزرگواريت و نگاهم دار در آن
به نگهدارى و محافظت خود اى بيناترين بينايان
زلال وحی
خداوند متعال در آیهی 80 سورهی نساء میفرماید: مَّن یُطِِعِ الرَّسُولَ فَقَداَطَاعَ اللهَ ؛
هر کس رسول خدا را فرمان برد ، خدا را فرمان برده است.
احترام به پیامبر اعظم (صلّياللهعليهوآلهوسلم) :
خداوند متعال در آی ی 157 سورهی اعراف میفرماید :
فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ عَزرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَالَّذِی اُنزِلَ مَعَهُ اُؤلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛
آنان كه به او ایمان آورده و او را گرامی داشته و یاری نموده اند و از نوری که همراه او نازل شده(قرآن)، پیروی نموده اند؛ آنان رستگارانند.
محبت و مودّت به اهل بیت پیامبر اکرم (صلّياللهعليهوآلهوسلم):
خداوند متعال درآیهی 23 سورهی شوری خطاب به پیامبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلم) میفرماید :
قُل لَّا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی؛ بگو مزد و پاداشی از شما نمی خواهم جز دوستی نزدیکان من»
درآیهی 47 سورهی سباء میفرماید : قُلْ مَا سَألْتُکَم مِّنْ اَجْرٍفَهُوَ لَکُمْ إنْ اَجْرِیَ إلَّا عَلَی اللهِ وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ؛ بگو آن چرا که به نام مزد طلبیده ام ، به سود شماست. اجر من بر خداست و او بر همه چیز شاهد و ناظر است.
درود بر پیامبر اعظم (صلّياللهعليهوآلهوسلم) :
خداوند متعال در آیهی 56 سورهی احزاب میفرماید :
إنَّ اللهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُو صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا ؛
خدا و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند، ای افراد با ایمان بر او درود بفرستید و تسلیم وی شوید .
در خواست استغفاراز پیامبر اکرم (صلّياللهعليهوآلهوسلم) :
خداوند متعال درآیهی 64 سورهی نساء به مؤمنین تذکر میدهد که از پیامبر اکرم(صلّياللهعليهوآلهوسلم) در خواست استغفار برای خودکنند واین گونه میفرماید :
وَلَوْ أنَّهُمْ إذ ظَّلَمُواْ أنفُسَهُمْ جَاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللهَ َوأسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللهَ تَوَّاباً رَّحِیمًا؛
هر گاه آنان که بر خویشتن ستم کردند ، پیش تو میآمدند وخود طلب مغفرت کرده وپیامبر نیز در بارهی آنان طلب آمرزش میکرد ، خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند.
کلام نور
فضيلت ماه مبارک رمضان
« فَاجْهَدُوا أَنْفُسَكُمْ فَإِنَّ فِيهِ تُقَسَّمُ الْأَرْزَاقُ ، وَ تُكْتَبُ الْآجَالُ ، وَ فِيهِ يُكْتَبُ وَفْدُ اللَّهِ الَّذِينَ يَفِدُونَ إِلَيْهِ ، وَ فِيهِ لَيْلَةٌ الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ »
جان های خود را به تلاش وکوشش وادارید ، زیرا در این ماه روزی ها قسمت واجل ها نوشته می شود و در آن نام های میهمانان خدا که بر او وارد می شوند نوشته می شود . در این ماه شبی است که عمل ( عبادت ) در آن شب از عمل هزار شب بهتر است .
بحارالأنوار ، ج 96 ، ص 375/63
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه وآله وسلم ) :
« أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ قَدْ حَضَرَكُمْ وَ هُوَ سَيِّدُ الشُّهُورِ فِيهِ لَيْلَةٌ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ تُغَلَّقُ فِيهِ أَبْوَابُ النِّيرَانِ وَ تُفَتَّحُ فِيهِ أَبْوَابُ الْجِنَانِ فَمَنْ أَدْرَكَهُ فَلَمْ يُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّه»
ای مردم ، همانا این ماه که به شما روی آورده و آن سرور همه ماه هاست . در این ماه درهای دوزخ بسته و درهای بهشت گشوده میشود .هرکس این ماه را دریابد و آمرزیده نشود خداوند او را از( رحمت خود ) دور گرداند .
امالی الصدوق ، ص 56/ 2
امام صادق (علیه السلام ):
«قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ، مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ : يَا أَبَا الْحَسَنِ ، أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِي هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَوَجَلَّ»
عرض کردم ای رسول خدا ، بهترین عمل در این ماه چیست ؟ ای ابا الحسن بهترین عمل در این ماه
خویشتن داری از اعمال های خدای عزوجل است .
صحیفه ی سجادیه ، 165 ، دعای 44
حکمت های شگرف
مَا هَذَا الَّذِى صَنَعْتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا يَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُكُمْ وَ إِنَّكُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ فِى دُنْيَاكُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِى آخِرَتِكُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ( در سر راه صفّين دهقانان شهر انبار (1) تا امام را ديدند پياده شده و پيشاپيش آن حضرت مى دويدند فرمود چرا چنين مى كنيد؟ گفتند عادتى است كه پادشاهان خود را احترام مى كرديم، فرمود) به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند، و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد ، و در آخرت دچار رنج و زحمت مى گرديد، وچه زيانبار است رنجى كه عذاب در پى آن باشد ، و چه سودمند است آسايشى كه با آن ، امان از آتش جهنم باشد.
وَ قَالَ [عليه السلام] لِابْنِهِ الْحَسَنِ [عليه السلام] يَا بُنَيَّ احْفَظْ عَنِّى أَرْبَعاً وَ أَرْبَعاً لَا يَضُرُّكَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ إِنَّ أَغْنَى الْغِنَى الْعَقْلُ وَ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ وَ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ وَ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ .
به فرزندش امام حسن [عليه السلام] فرمود : پسرم ! چهار چيز از من يادگير (در خوبى ها ) ، و چهار چيز به خاطر بسپار (هشدارها)، كه تا به آن ها عمل مى كنى زيان نبيني:
الف ـ خوبى ها
ب ـ هشدار ها
2 ـ از دوستى با بخيل بپرهيز ، زيرا آنچه را كه سخت به آن نياز دارى از تو دريغ مى دارد.
3 ـ و از دوستى با بدكار بپرهيز، كه با اندك بهايى تو را مى فروشد.
4 ـ و از دوستى با دروغگو بپرهيز كه به سراب ماند: دور را به تو نزديك ، و نزديك را دور مى نماياند.
وَ قَالَ [عليه السلام] لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ .
و دورد خدا بر او ، فرمود : عمل مستحب(2)، انسان را به خدا نزديك نمى گرداند، اگر به واجب زيان رساند.
وَ قَالَ [عليه السلام] لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ
قال الرضى و هذا من المعانى العجيبة الشريفة و المراد به أن العاقل لا يطلق لسانه إلا بعد مشاورة الروية و مؤامرة الفكرة و الأحمق تسبق حذفات لسانه و فلتات كلامه مراجعة فكره و مماخضة رأيه فكأن لسان العاقل تابع لقلبه و كأن قلب الأحمق تابع للسانه .
و درود خدا بر او، فرمود : زبان عاقل در پْشت قلب اوست ، و قلب احمق در پْشت زبانش قرار دارد.(3)
(اين سخنان ارزشمند و شگفتى آور است ، كه عاقل زبانش را بدون مشورت و فكر و سنجش رها نمى سازد . اما احمق هر چه بر زبانش آيد مى گويد بدون فكر و دقت ، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مى گيرد).
و قد روى عنه [عليه السلام] هذا المعنى بلفظ آخر و هو قوله
قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِى فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِى قَلْبِهِ
و معناهما واحد .
و درود خدا بر او ، فرمود : قلب احمق در دهان او ، و زبان عاقل در قلب او قرار دارد .
وَ قَالَ [عليه السلام] لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ فِى عِلَّةٍ اعْتَلَّهَا جَعَلَ اللَّهُ مَا كَانَ مِنْ شَكْوَاكَ حَطّاً لِسَيِّئَاتِكَ فَإِنَّ الْمَرَضَ لَا أَجْرَ فِيهِ وَ لَكِنَّهُ يَحُطُّ السَّيِّئَاتِ وَ يَحُتُّهَا حَتَّ الْأَوْرَاقِ وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِى الْقَوْلِ بِاللِّسَانِ وَ الْعَمَلِ بِالْأَيْدِى وَ الْأَقْدَامِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّيَّةِ وَ السَّرِيرَةِ الصَّالِحَةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ الْجَنَّةَ
قال الرضى و أقول صدق ع إن المرض لا أجر فيه لأنه ليس من قبيل ما يستحق عليه العوض لأن العوض يستحق على ما كان فى مقابلة فعل الله تعالى بالعبد من الآلام و الأمراض و ما يجرى مجرى ذلك و الأجر و الثواب يستحقان على ما كان فى مقابلة فعل العبد فبينهما فرق قد بينه ع كما يقتضيه علمه الثاقب و رأيه الصائب .
و درود خدا بر او به يكى از يارانش كه بيمار بود فرمود : خدا آنچه را كه از آن شكايت دارى ( بيمارى ) موجب كاستن گناهانت قرار داد ، در بيمارى پاداشى نيست اما گناهان را از بين مى برد ، آن ها را چونان برگ پاييزى مى ريزد و همانا پاداش در گفتار به زبان ، و كردار با دست ها و قدم هاست ، و خداى سبحان به خاطر نيت راست ، و درون پاك ، هركس از بندگانش را كه بخواهم وارد بهشت خواهد كرد .
مى گويم : ( راست گفت امام على [عليه السلام] " درود خدا بر او باد " كه بيمارى پاداشى ندارد ، بيمارى از چيزهائى است كه استحقاق عُوُض دارد ، و عوض در برابر رفتار خداوند بزرگ است نسبت به بندة خود ، در نا ملايمات زندگى و بيمارى ها و همانند آن ها ، اما اجر و پاداش در برابر كارى است كه بنده انجام مى دهد. پس بين اين دو تفاوت است كه امام [عليه السلام] آن را با علم نافذ و رأى رساى خود ، بيان فرمود .
وَ قَالَ [عليه السلام] فِى ذِكْرِ خَبَّابِ بْنِ الْأَرَتِّ يَرْحَمُ اللَّهُ خَبَّابَ بْنَ الْأَرَتِّ فَلَقَدْ أَسْلَمَ رَاغِباً وَ هَاجَرَ طَائِعاً وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ وَ عَاشَ مُجَاهِداً .
در ياد يكى از ياران ،" خباب بن أرت" فرمود : خدا خباب بن أرت (4) را رحمت كند ، با رغبت مسلمان شد و از روى فرمانبردارى هجرت كرد ، و با قناعت زندگى گذراند ، و از خدا راضى بود، و مجاهد زندگى كرد.
وَ قَالَ [عليه السلام] طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : خوشا به حال كسى كه به ياد معاد باشد ، براى حسابرسى قيامت كار كند ، با قناعت زندگى كند ، و از خدا راضى باشد.
وَ قَالَ [عليه السلام] لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِى هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِى مَا أَبْغَضَنِى وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِى مَا أَحَبَّنِى وَ ذَلِكَ أَنَّهُ قُضِيَ فَانْقَضَى عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ ص أَنَّهُ قَالَ يَا عَلِيُّ لَا يُبْغِضُكَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يُحِبُّكَ مُنَافِقٌ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اگر با شمشيرم بر بينى مؤمن بزنم كه دشمن من شود ، با من دشمنى نخواهد كرد ، و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد ، دوست من نخواهد شد و اين بدان جهت است كه قضاى الهى جارى شد ، و بر زبان پيامبر اُمى (صلی الله علیه و آله و سلم) گذشت كه فرمود :
" اى على ! مؤمن تو را دشمن نگيرد ، و منافق تو را دوست نخواهد داشت ."
وَ قَالَ [عليه السلام] سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ .
دورد خدا بر او ، فرمود : گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به خود پسندى وا دارد.
وَ قَالَ [عليه السلام] قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : ارزش مرد به اندازة همت اوست ، و راستگويى او به ميزان جوانمردى اش ، و شجاعت او به قدر ننگى است كه احساس مى كند ، و پاكدامنى او به اندازة غيرت اوست .
وَ قَالَ [عليه السلام] الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ وَ الرَّأْيُ بِتَحْصِينِ الْأَسْرَارِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : پيروزى در دور انديشى ، و دور انديشى در به كار گيرى صحيح انديشه ، و انديشه صحيح به راز دارى است.
پی نوشتها :
1. شهر انبار يكى از شهرهاى شام ، در شصت كيلومترى بغداد قرار داشت كه در سال دوازدهم هجرى به دست مسلمانان افتاد.
2. نافله : يعنى مستحب ، و فريضه يعنى واجب.
3. بقول سعدي: اول انديشه وانگهى گفتار.
4. خباّب پسر أرُت ، از مسلمانان صدر اسلام است كه در مكه آسيب فراوان ديد تا آنجا كه مشركين پْشت او را داغ كردند ، در جنگ صفين در ركاب امير المؤمنين[عليه السلام] بود و در سال 37 هجرى در كوفه در گذشت.
منبع: نهج البلاغه
عزیز آل یاسین
اجر اعتقاد به ظهور
حضرت مهدي(عليهالسلام) مدتي ازنظرها غايب مي گردند. درزمان غيبت گروهي، ازدين خارج مي شوند اما گروهي ديگر ثابت قدم خواهندماند؛و از اين رو اذيتها خواهند ديد.
از باب سرزنش به آنان گفته ميشود:
اگردرگفتارتان صادقيد،پس زمان موعود(قيام قائم(عليهالسلام))كي فرا مي رسد؟
حضرت در ادامه ميفرمايند :
((ولي بدانيد كه هر كس در ايام غيبت،آزار و تكذيب دشمنان راتحمّل كند، مانند كسي است كه در
ركابِ رسول خدا(صلّياللهعليهوآلهوسلم) او شمشير بجنگد.))
منبع: بحارالانوار،ج36،ص385
سروده ي عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)
مواعظ جاوید
وظایف جوانان
اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید، باید از سرمایه های عمر و استعداد های جوانی استفاده کنید. (2)
این شما جوان های کشور هستید که هر جا هستید باید به فکر آتیه ی کشور خودتان باشید. (3)
بر شما جوانان مسلمان لازماست که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره اصالت های اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همه ی مکاتب دیگر جدا می سازد، فراموش نکنید.(4)
بر شما جوانان ارزنده ی اسلام که مایه ی امید مسلمین هستید، لازم می باشد که ملت ها را آماده سازید و نقشه های شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نمایید. با کمال اخلاص در نشر و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید.(5)
پی نوشتها :
1- صحیفه ی نور، ج1، ص 220.
2- صحیفه ی نور، ج21، ص 26.
3- صحیفه ی نور، ج18، ص 147.
4- صحیفه ی نور، ج1، ص 185.
5- صحیفه ی نور، ج1، ص 186.
منبع: صحیفه ی نور
در محضر ولایت
بهار خودسازي و اُنس با خدا
مگر ميشود از اين جنبهي كار غافل ماند؟ همهي خطاها واشتباهات ناشي از نپرداختن به اين جنبهي كار است.
آن كه خطايش كمتر بود، آن كه دلش به نور معرفت و هدايت خدا منوّر بود، آن كه اشارهاش براي اين ملت و براي ما و براي عشاق اسلام در عالم، راهگشا و راهنماست ـ يعني امام راحل عزيز ما ـ به اين جهت اين طور بودكه رابطهي او با خدا تأمين شده بود.
دردنيا انقلابها، حكومتها، ادارهها و رياستها ازآنجا عيب پيدا ميكند ومنحرف ميشود كه ازاين جنبه يعني جنبهي معنويت، جنبهي ارتباط با خدا، جنبهي اتصال قلب به خدا ـ غافل ماندند و غافل ميمانند.
ما هم اگر دقت كنيم، آنجاييكه پيش رفتيم، موفق شديم، خوب عمل كرديم و راضي هستيم، آنجايي است كه اين جنبه را تأمين كرديم. هرجا همكه ضربه خورديم، به خاطر ضعف در اين جنبهيكار است.
ارتباط با خدا را نبايد دست كم گرفت. همه چيز ما در گروي اين رابطه است.اين رابطه است كه دل ما را قرص ميكند، تا از دشمنيها هراس نكنيم. اين رابطهي با خداست كه دلهاي ما را از محبت به مؤمنين و پويندگان راه خدا پُرميكند، تا اختلاف نظرها و اختلاف سليقهها را نبينيم.
اين رابطهي با خدا و اتصال به خداست كه ميشود، ما براي اهواي خودمان، حقيقت رازيرپا نگذاريم و مصلحت را فداي غرض شخصي نكنيم اين رابطهي با خداست كه موجب ميشود، ما از راه خدا منحرف نشويم واز پيمودن اين راه پشيمان و خسته و ملول نگرديم. رابطهي با خدا، هميشه ممكن است و هيچ وقت دير و محال نيست.
منبع: برگزیده بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامي، حديث ولايت، ج4، ص7-6
شمیم هدایت
مهمترین وظیفه ی جوانان
اين خيلي خوب است كه آدم، زمانشناس باشد. رمز موفقيت هر آدمي همين است.
كسي كه زمانشناس نباشد و تكليف خودش را نداند، مثل رانندهاي است كه در يك جادهي پُر پيچ و خم به دليل ناآگاهي و ناآشنايي با جاده، گرفتار درّهها و گردنههاي خطرناك ميشود و سقوط ميكند.
اين كه در هر زماني وظيفهي آدمي چه اقتضا ميكند، مسألهي بسيار با اهميتي است.
وقتي قدرت شناخت و تشخيص به دست آمد، هر كسي سراغ كار و تكليف خودش ميرود.
يكي وظيفهاش را تحصيل علوم ديني ميداند، ديگري رفتن به دانشگاه، يكي فيزيك خواندن، ديگري خواندن شيمي، كساني هم سراغ كاسبي ميروند و ... اگر همه به تكليف خودشان عمل كنند، كارها اصلاح ميشود.
قدرت تشخيص بسيار مهم است و اين قدرت به دست نميآيد مگر با كسبِ علم و انجام مطالعه و تحقيق.
شناخت و معرفت، ارثي نيست كه از پدر به پسر برسد. نوع سطحي و كمعمق آن هم به درد نميخورد.
بايد به دنبال شناخت علمي و عميق رفت تا وظيفهشناس شد.يكي از راههاي كسب شناخت، مطالعه است. اما اين نكته هم مهم است كه مطالعه اگر بخواهد مؤثر باشد، بايد هدفمند و جهتدار باشد.
مطالعه نبايد تنها عرضي يا كه طولي باشد، بايد به مطالعات خودمان جهت بدهيم.عزيزان من بدانيد هر چيزي ارزش وقتگذاشتن ندارد. لحظه به لحظهي عمر آدمي خيلي قيمت دارد. بايد مطالبي بخوانيم كه نه تنها عمرمان را تلف نكند، بلكه بر معرفت و شناخت ما تأثير مثبت بگذارد.
اين كه چه كتابي بخوانيم و چه كتابي نخوانيم، اين را بايد در مشورت با افراد صاحبنظر و خوشفكر به دست آورد.
إنشاءالله با تلاش و كوشش و مطالعهي درست و صحيح، در راه شناخت وظيفههاي دنيايي و آخرتي خودمان براي رسيدن به سعادت ابدي موفق شويم.
منبع: حضرت حجتالاسلام راشديزدي (دامت بركاته)، ماه نامه ديدارآشنا، شمارهي 52، ص37»
نکته های ناب
اسلام و موي سر:
حضرت رسول اكرمصلّياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايند:
«هر كس موي سرش را بلند ميگذارد، خوب نگهداري كند، يا آن را كوتاه نمايد».1
حضرت امام صادقسلاماللهعليه دراينباره ميفرمايند:
«موي زيبا از پوششهاي خداست، پس آن را گرامي بداريد».2
«شانهزدن سر، (بيماريِ) وبا را دور ميسازد و شانهزدن ريش، دندانها را محكم ميكند».3
اسلام و بوي خوش:
براي بوي خوشصلّياللهعليهوآلهوسلم«پيامبراكرم بيشتر از غذاي خود هزينه ميكردند».4
حضرت امام رضاسلاماللهعليه در اينباره ميفرمايند:
«سزاوار نيست، براي مرد كه استفادهي هر روز از بوي خوش را ترك كند، اگر نتوانست يك روز درميان و باز اگر نتوانست، در هر جمعه خود را خوشبو كند و هيچگاه اين كار را رها نكند».5
در حديث ديگري از امام صادقسلاماللهعليه اين چنين آمده است:
«دو ركعت نماز كه با بوي خوش گزارده شود، بهتر است از هفتاد ركعت نماز كه بدون بوي خوش بگزارند».6
اسلام و لباس تميز:
حضرت امام صادقسلاماللهعليه در اينباره ميفرمايند:
«لباس زيبا بپوش، زيرا خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد، ولي بايد از حلال باشد»7
«هر كس لباسي بپوشد، بايد آن را تميز نگه دارد»8
«شستن لباسها، غم و اندوه را دور ميسازد»9
پی نوشتها :
1. اصول كافي، ج6، ص485
2. من لايحضرالفقيه، ج1، ص129
3. من لايحضرالفقيه، ج1، ص128
4. مكارم الاخلاق، ج1، ص104
5. بحارالانوار، ج73، ص140
6. ثوابالاعمال، ص632
7. وسايلالشيعه، ج3، ص340
8. اصول كافي، ج6، ص485
9. خصال، ص612
دل نوشته
آمدهام پاک شوم
« اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلِی».
وعدههای شیرین تو، مرا گستاخانه و بیپروا به این درگاه، وصل کرده است؛ دستهایم را خالی برنگردان.
آمدهام در پرتو رمضان، تمام اجابت نشدههای قدیم را برایم مستجاب کنی. آمدهام که بار دیگر بر من منت بگذاری.
آمدهام که به رغم این همه گناه، باز روبهرویت بنشینم و تو دستهای مهرت را بر سرم بکشی و آنگاه، پاکدامن و بخشوده به سوی سرنوشت بازگردم؛ این وعده ازل تا ابد توست.
« مُنَّ عَلَیَّ بِفَکاکِ رَقَبَتِی مِنَ النّارِ...»
ای نام شکوهمند
اینک منم که آمدهام بخوانمت ای نور!
به آن نام عزیز که خوبانت، هر آن میخوانند.
به آن نام عزیز که دوستانت در این سحرگاه میخوانند.
کوبه درت را میزنم، ای میزبان همیشگی اجابت!
«سبحان من یعلم جوارح القلوب».
ای منزهی که میدانی در قلب من چه گذشته و میگذرد!
ای منزهی که میدانی قلب من برای که تپیده است و میتپد!
ای منزهی که سیطره داری بر تمام قلبهای ناآرام... بر تمام قلبهای شکسته!
ای منزهی که سیطره داری بر تمام قلبهای بیمار، بر تمام قلبهای مطمئنه، بر تمام قلبهای عاشق!
«سبحانَ من یُحصی عَدَدَ الذّنوب.»
ای منزهی که بر تعداد گناهان کوچک و بزرگم احاطه داری!
ای منزهی که هیچ گناهی از تو مخفی نمیماند!
ای منزهی که لحظه به لحظه گناهانم را ثبت کردهای!
«سبحان من لایَخفی علیه خافِیَةٌ فی السّموات وَالاَرَضین»
تو را میخوانم ای منزهی که هیچ رازی در آسمان و زمین از تو پوشیده نمیماند و هیچ حرکتی، هیچ ارادهای، هیچ تکاپویی از موجودات، از منظرگاه تو پنهان نخواهد شد!
«سبحان الرَّبِّ الوَدود».
تو را میخوانم ای منزهی که پروردگار منی در هر آن!
تو را میخوانم؛ آنگونه که تو را پاک خواندهاند و بزرگ.
سبحان الفَرد الوِتر
ای بیهمتای یکتا!
ای کسی که تنهاترینی!
ای منزهی که به یکتایی تو ایمان آوردهایم و به بیهمتاییات!
«سبحان العظیم الأعظم»
تو را میخوانم، به آن نام بزرگی که کلید تمام قفلهای بسته است.
تورا زمزمه میکنم در این سحرگاه روشن بخشایش؛ به نام عزیزت که تمام درهای بسته را به آنی میگشاید.
«سبحان مَن لایَعتَدی علی اهل مَملَکَتِه»
ای منزه مهربان که جهان، به اندازه تمام لحظههایش نیازمند توست و در پیشگاه تو موجودی نیست که بینیاز به تو باشد!
تو را زمزمه میکنم.
با آن نام شکوهمندت که مانع عذاب بندگانت میشود.
«سبحان مَن لایؤاخِذُ أهلَ الارضِ بِألوانِ العذاب»
تو را با همین بضاعت کمی که دارم، در این سحرگاه روشن نور، میخوانمت.
سبحانَ الحنّانِ المنّان
سبحان الرّءوفِ الرّحیم
سبحانَ الجبّار الجواد
سبحان الکریم الحلیم
سبحان البصیر العلیم
سبحان البصیر الواسع
تو را ستایش میکنم؛ هنگامی که آسمان به تیرگی میرود و روز، شب میشود و هنگامی که شب در پرده روز پنهان میشود...!
سبحانکَ... سبحانَک... سبحانکَ
یاد ابرار
چهره ی بی بدیل
وقتي خبر رسيد كه رهبر معظم انقلاب به ديدن ايشان مي آيند ،حسين آقا ، فرزند حضرت آيت الله مشكيني (رحمت الله علیه ) ،پيشنهادي كردند و به ما پزشكان معالج توصيه كردند در حضور مقام معظم رهبري ضرورت ماندن پدرم در بيمارستان را يادآور شويد ، اگر آقا بفرمايند بي ترديد قبول خواهند كرد .... دقايقي بعد آقا وارد شدند ، نور بر نور پاشيد و رايحه ي دل انگيز معنويت در فضاي اتاق پيچيد .
مرحوم آيت الله مشكيني در بستر نيم خيز شدند و با آقا معانقه كردند ... مرحوم آيت الله مشكيني با صداي هميشه متين وآرام خود به آقا عرض كردند : « چرا زحمت كشيديد با اين همه مشغله ي جناب عالي در اين تهران شلوغ من راضي نبودم »
آقا در پاسخ فرمودند : « من آمده ام با ديدن شما نيرو بگيرم .»..... وقت خداحافظي آقا كه رسيد ، به ايشان عرض كرديم : حضرت آيت الله مشكيني بايد چند روز ديگر هم در بيمارستان بستري باشند اما ايشان .....
آقا رو به ايشان كردند وفرمودند : « نظر پزشكان بايد رعايت شود .»
آن روز رهبر معظم انقلاب هنگام خروج از اتاق آيت الله مشكيني با اشاره به ايشان ، خطاب به پزشكان معالج فرمودند : « ايشان چهره ي بي بديل انقلاب است .»
منبع : ماهنامه ي قرآن ،شماره ي 11
حکایتها و هدایتها
الگوی شوهر داری
حضرت امام علی (سلام الله علیه) گفتند: ای فاطمه! چرا نگفتی تا چیزی برای شما تهیه کنم؟
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) گفتند: یا ابالحسن! من از خداوند شرم دارم که شما را به آنچه توان نداری وادار کنم. (چون می دانستم توانائی خرید چیزی را نداری در خواستی نکردم)
منبع: قصه های تربیتی چهارده معصوم (سلام الله علیهم)، محمدرضا اکبری
معرفی کتاب
كتابِ (دانش مهر)
این نوشتار در 4 فصل و با مقدمه ی دکتر محمد علی رضایی و در 224 صفحه با تیراژ 3000 نسخه در قطع رقعی توسط انتشارات پژوهش های تفسیر و علوم قرآن در سال 85 به زیور نشر آراسته است .
احکام
فتاوا و استفتائات درخصوص چادر زن
حضرت آيت الله العظمي خامنهاي دامتبركاته : چادربهترين نوع حجاب ونشانهي ملي ماست. بهترين حجاب ، پوشش چادراست ، وچادر سياه ، هم بي اشكال است وكراهت ندارد.
حضرت آيت الله العظمي گلپايگاني رحمتاللهعليه: سزاوار است كه چادر در نماز ترك نشود وهمچنين درغيرنماز ، چون درايران وبعضي بلاد اسلامي چادر جز شعائر است . اگر كنارگذاشتن چادر، موجب جلب نظر نامحرم شود ، جايز نيست.
حضرت آيت الله العظمي بهجت دامتبركاته : چادر حجاب پسنديده است .
حضرت آيت الله العظمي تبريزي(رحمتاللهعليه) : زن بايد بدن خود را در غير وجه وكفّين ، ازنامحرم بپوشاند ، ونيز بايد زينت خود را بپوشاند، وبا چادر يهتر ميتواند بدن وزينت را بپوشاند وچادر سياه مثل عباي سياه كراهت ندارد. بهترين نوع پوشش واجب ، همان چادرمشكي است كه زنهاي مؤمنه خود را با آن ميپوشانند.
حضرت آيت الله العظمي صافي(دامتبركاته) : چادر و پوشش اسلامي داشتن ، جهاد است.
حضرت آيت الله العظمي سيستاني (دامتبركاته) : چادرحجاب بهتر است وسزاوار نيست زنهاي مؤمن بدون چادرخارج شوند.
حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي(دامتبركاته) : بي شك چادرحجاب برتراست .
حضرت آيت الله العظمي فاضل لنكراني(رحمت الله علیه) : چادر مشكي بهترين نوع حجاب است ، وپوشيدن لباسهايي كه جلب توجه كند، حرام است.
منبع: احكام حجاب وعفاف درگلستان مرجعيت
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}